سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بی صدا


ساعت 2:56 عصر شنبه 85/4/3

به صحرا بنگرم صحراته بینم


به دریا بنگرم دریاته بینم


 به هر جا بنگرم کوه و در دشت


نشون از قامت رعناته بینم


راستی تا به حال برای گردش و تفریح به بیابان رفتی ؟ جنگل چطور ؟  به دریا هم سری زدی؟ رودخانه که حتما رفتی !
صدای نوای زیبایی را در چنین اماکنی می توان شنید این همان موسیقی طبیعی است که خداوند برای ما به عنوان یه  نعمت عرضه کرده است این همان خوراک روح است


من و شما چقدر از این خوراک روح تغذیه کردیم ؟ چقدر از آن را بی بهره گذاشتیم ؟ آیا تا به حال سعی نکردیم آن را تغییر بدهیم و به صداهای ناهنجار تبدیل کنیم؟!
یه روز داشتم از اهواز به اندیمشک می رفتم توی یه سواری نشستم خسته بودم از خستگی خوابم برد میان خواب با شنیدن صداهای ناهنجاری از خواب بیدار شدم متوجه شدم آقای راننده از خواب من کمال استفاده رو برده یه آهنگ تاپ خارجی گذاشته آره ظاهرا از نوع اکسیژن بود خیلی گوش خراش بود تا بیدارشدم گفتم جوان حیفه شما از نعمت جوانی و سلامتی برخورداری گوش و روح و روانت رو به این صداهای ناهنجار عادت بدی ؟!
آخه ما جوونا چیزی نداریم تا باهاش خوش باشیم  جز همین نوارها مگه این ها مشکل داره ؟
گفتم کم نه ! شما دنبال خوراک روح می گردید؛ ولی به آن غذای مسموم می دهید این آهنگ ها به منزله سم برای روح شماست نه تنها شما رو سیر نمی کند بلکه بیمارتون می کنه. بی خود نیست که موسیقی غنایی در قرآن هم مورد نهی واقع شده .


ببخشید کجای قرآن درباره موسیقی اشاره شده؟


اولا:غنا و موسیقى مبتذل و مطرب، و گوش دادن آن به اجماع فقهاى شیعه حرام است، و در قرآن کریم آیاتى هست که مسلمانان را از غنا و این گونه موسیقى نهى مى فرماید:


1. «و من الناس من یشترى لهوالحدیث لیضلّ عن سبیل الله...;(لقمان، 6) بعضى از مردم سخنان بیهوده را مى خرند تا مردم را از روى نادانى، از راه خدا گمراه سازند و آیات الهى را به استهزاء گیرند. براى آنان عذابى خوار کننده است.» یکى از مصادیق لهوالحدیث ـ که حرام است ـ موسیقى و غناست.


2. «فاجتنبوا الرجس من الأوثن واجتنبوا قول الزّور...;(حج،30) از بت هاى پلید اجتناب کنید و از سخن باطل بپرهیزید» این جا هم یکى از موارد قول زور (سخن باطل) که حرام است موسیقى و غناست;


3. آیه «وَ الَّذِینَ لاَ یَشْهَدُونَ الزُّورَ وَ إِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِرَامًا;(فرقان،72) بندگان خاص خداوند (عباد الرحمن) کسانى هستند که شهادت به باطل نمى دهند (و در مجالس باطل شرکت نمى کنند). و هنگامى که با لغو و بیهودگى برخورد کنند، بزرگوارانه از آن مى گذرند.


4. آیه «وَ الَّذِینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ;(مؤمنون،3) مؤمنان کسانى هستند که از لغو و بیهودگى روى گردانند.


5. آیه «وَ إِذَا سَمِعُوا اللَّغْوَ أَعْرَضُوا عَنْه;(قصص،55) هر گاه چیز بیهوده اى بشنوند از آن روى مى گردانند.


به هر حال تکلیف ما این وسط چیه موسیقی غنایی چیه؟


آهنگ ها و آوازها را مى توان به سه دسته تقسیم کرد:


الف) آهنگ ها و آوازهایى که به شیوه مجالسِ عیش و عشرت و محافلِ رقص و پایکوبى اجرا مى شود و انسان را از حالتِ اعتدالِ فکرى و ذهنى دور مى سازد و به بى بند و بارى، لاقید بودن و بى تعهّد زیستن دعوت و تشویق مى کند که اصطلاحاً به آن «ساز و آوازهاى مبتذل» مى گویند.


ب) آنهایى که هم از نظر محتوا (مضمون اشعار) داراى معنایى با شکوه و زیباست و هم از نظر اجرا، خوب و زیبا اجرا مى شود و در عین حال تناسب و شباهتى با ساز و آوازهاى مجالس لهو، عیش و عشرت و فساد ندارد. گوش دادن به نوع اوّل حرام است; امّا نوع دوم اشکال ندارد.


ج) ساز و آوازهایى که نسبت به آن شک داریم و نمى دانیم آیا از نوع اوّل است تا از آن پرهیز کنیم و یا از نوع دوم است تا پرهیز لازم نباشد. گوش دادن به موارد مشکوک (نوع سوم) اشکال ندارد; امّا بهتر است که به این نوع آهنگ ها هم گوش نکنیم


¤ نویسنده: پوریا محمدی

نوشته های دیگران ( )

ساعت 10:33 عصر جمعه 85/3/12

داستان زندگی من از روزی شروع شد که من کلاس سوم دبستان بودم یه همسایه داشتیم که یه دوختر رویایی داشت من و اون با هم بزرگ شدیم و هم دیگرو خیلی دوست داشتیم .

مدتها گذشت  نه اون توانست به من بگه دوست دارم نه من تا دیگه ما به سن 20 رسیدیم .

که من فهمیدم اون نامزد کرده و نامزدش رفته سربازی ما وقتی تونستیم به هم دیگه بگیم دوست دارم که کار از کار گذشته بود


¤ نویسنده: پوریا محمدی

نوشته های دیگران ( )

ساعت 10:30 صبح دوشنبه 85/3/8

             

وقتیکه خاطرات گذشته در دل خاموشم بیدار میشوند بیاد آرزوهای در خاک رفته .آه سوزان از دل بر میکشم و غمهای کهن روزگاران از کف رفته را در روح خود زنده میکنم .
با دیدگان اشکبار یاد از عزیزانی میکنم که دیری است اسیر شب جاودان مرگ شده اند .
یاد از غم عشق های در خاک رفته و یاران فراموش شده میکنم .رنجهای کهن دوباره در دلم بیدار میشوند .افسرده و ناامید بدبختیهای گذشته را یکایک از نظر میگذرانم و بر مجموعه غم انگیز اشکهایی که ریخته ام مینگرم .و دوباره چنانکه گویی وام سنگین اشکهایم را نپرداخته ام
دست به گریه میزنم .اما ای محبوب عزیز من اگر در این میان یاد تو کنم غم از دل یکسره بیرون میرود. زیرا حس میکنم که در زندگی هیچ چیز را از دست نداده ام.
بارها سپیده درخشان بامدادی را دیده ام که با نگاهی نوازشگر بر قله کوهساران مینگریست
گاه با لبهای زرین خود بر چمن های سر سبز بوسه میزد و گاه با جادوی آسمانی خویش آبهای خفته را به رنگ طلایی در می آورد.
بارها نیز دیدم که ابرهای تیره چهره فروزان خورشید آسمان را فرو پوشیدند .مهر درخشان را وا داشتند تا از فرط شرم چهره از زمین افسرده بپوشاند و رو در افق مغرب کشد.
خورشید عشق من نیز چون بامدادی کوتاه در زندگانی من درخشید و پیشانی مرا با فروغ دلپذیر خود روشن کرد .اما افسوس.دوران این تابندگی کوتاه بود زیرا ابری تیره روی خورشید را فرا گرفت .با این همه در عشق من خللی وارد نشد زیرا میدانستم که تابندگی خورشید های آسمان پایندگی ندارد.


¤ نویسنده: پوریا محمدی

نوشته های دیگران ( )

ساعت 10:27 صبح دوشنبه 85/3/8

                              

یادته ؟

تو یه مسافر بودی .... یه مسافر خسته دنبال یه خلوت امن ....

دل منم یه خلوت امن بود چشم به راه یه مسافر...

تو این خلوت امن لونه کردی ..گرم شدی .. آروم شدی و بدون اینکه بفهمی ،

بودنت برام عادت شده دور و دور تر شدی ...

تو روزای که آغوشم نیازمند حرم نفس هات بود و دلم چشم انتظار مرحم دستات ...

نه از گرمی نفس هات خبری شد و نه از مرحم دستات ..

حالا یه پیله خاکستری دور خودم و تنهایی هام کشیدم

و دارم آروم آروم تو انزوای محض فراموش میشم ..

این پیله رو دوست دارم .. چون میدونم

دیگه هیچ مسافری سراغ یه پیله خاکستری نمی یاد ..


¤ نویسنده: پوریا محمدی

نوشته های دیگران ( )

خانه
وررود به مدیریت
پست الکترونیک
مشخصات من
 RSS 

:: بازدید امروز ::
0
:: بازدید دیروز ::
0
:: کل بازدیدها ::
2924

:: درباره من ::

بی صدا


:: لینک به وبلاگ ::

بی صدا

:: اوقات شرعی ::

::وضعیت من در یاهو ::

یــــاهـو

:: خبرنامه وبلاگ ::